هزینه های ایران برای کرونا،در3دوره، جنگ واشنگتن و پکن با کارت تهران
به گزارش بازی های فکری، یک کارشناس سیاست خارجی معتقد است که قرنطینه اجباری تیم دیپلماسی ، با توجه به تحریم های تحمیلی بی سابقه ایران ، کار مبارزه با کرونا از یک سو و مواجهه با اثرات مالی و اجتماعی تحریم ها را بسیار سخت و نفس گیر نموده است درحالی که ایران تحت شدیدترین تحریم ها قرار داشت ویروس کرونا به عنوان بحرانی دیگر به مسائل افزود و از این حیث میزان تاب آوری دولت را تحت تاثیر قرار داده است.
ابوالفضل خدائی: شاید تا چند ماه پیش کسی فکر نمی کرد که یک ویروس نامرئی بتواند بیشتر کشورهای دنیا را زمین گیر و از آنها قربانیان بی شماری بگیرد. اما هم اکنون چنین اتفاقی به وقوع پیوسته و کشورها همچنان در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هستند. وسعت تخریب آنقدر بالاست که کارشناسان دنیا را به دو دسته پیش از کرونا و پساکرونا تقسیم می کنند و به آنالیز پیامدهای ناشی از این ویروس و نحوه مقابله و بازیابی کشورها در خاتمه شیوع این ویروس می پردازند. هنوز معلوم نیست چه زمانی دنیا با این ویروس شوم خداحافظی می نماید اما میزان تغییر و تحولات ناشی از همه گیری و یا حتی تغییر در نظم نوین دنیای در تاریخ ثبت خواهد شد. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و در حالی با این چالش مقابله می نماید که چالش دیگری به نام تحریم های ظالمانه و ضدبشری ایالات متحده آمریکا نیز بر کشور سایه انداخته تا کار بیش از پیش دشوارتر گردد. اینکه در کوتاه مدت، میان مدت و بلند این ویروس می تواند چه آثاری از خود بر جای بگذارد موضوع گفتگوی خبرگزاری خبرنگاران با دکتر علیرضا سلطانی مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصاد بین المللی بود که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
اگر اجازه دهید بحث را با کرونا و تاثیرات آن آغاز کنیم . گفته می گردد ویروس کرونا همه تحولات ، فرایندها ، مناسبات دنیای را در سطوح مختلف دچار تغییر نموده و می نماید که رفتار و مناسبات خارجی کشورها هم از این مساله مستثنی نیست . این مساله را شما چگونه ارزیابی می کنید؟
ظهور ویروس کرونا از ابتدای سال میلادی نقطه عطفی در تاریخ معاصر بشر محسوب می گردد به خصوص اینکه همه گیری این ویروس در سال شاخص 2020 رخ می دهد. با چنین رویدادی می بایست تاریخ تحولات دنیای را به قبل و بعد از پیدایش کرونا تقسیم کرد . در واقع باید گفت که قرن 21 از سال 2020 عملا آغاز خواهد شد چرا از این زمان و با این پدیده ، ساختارها ، رفتارها و سبک و قواعد زندگی در تمام دنیا دستخوش تغییرات محسوسی خواهد شد. در این میان می توان یک تشابه جالبی را میان قرن 21 و قرن 20 مشاهده کرد. نقطه عطف و سرآغاز قرن 20 دهه 1920 بود . دنیا از 1920 و بعد از پدیده عظیم جنگ دنیای اول دستخوش تغییرات عظیم شد. جنگ دنیای اول مانند ویروس کرونا همه دنیا را درگیر خود ساخت. در زمان وقوع جنگ دنیای اول کشورهای زیادی از لحاظ اقتصادی آسیب دیدند و در ادامه ضرورتی بر مبنای حس همکاری با توجه به هزینه های سنگین و تلفات بین کشورها شکل گرفت تا از وقوع درگیری جدید جلوگیری گردد. اما ظاهرا این جنگ نمی توانست دولت های آن موقع را با سوی همکاری های پایدار سوق دهد به همین دلیل خیلی زود جامعه ملل که محصول روحیه همکاری بین المللی بود در حاشیه نهاده شد و رقابت های سیاسی و نظامی در اروپا از سر گرفته شد. رقابت هایی که در شرایط بد اقتصادی و اجتماعی زمینه ساز جنگ دنیای دوم شد و با این جنگ بود که پایه ها و اصول نظم نوین جدید را که از زمان جنگ دنیای اول آغاز شده بود به صورت پایدار بنیان می گذارد .
آیا می توان گفت تجربه قرن 20 در قرن 21 در حال تکرار است؟
در حال حاضر در قرن 21 نیز شاهد چنین تجربه ای این بار با پیدایش ویروس کرونا هستیم. این ویروس اگرچه دوره طولانی مانند جنگ دنیای اول نخواهد داشت اما اثرگذاری و پیامدهای آن به مراتب بیشتر و گسترده تر خواهد بود. برای آنالیز دقیق و جزئیات بیشتر سه دوره را می توان درنظر گرفت؛ یکی دوره آغاز کرونا که از ابتدای سال 2020 آغاز شده و پیش بینی می گردد تا اواخر سال میلادی نیز این همه گیری به صورت نوسان زمانی و جغرافیایی تداوم یابد و در پی آن همه کشورها و سازمان های بین المللی برای کنترل آن درگیر باشند. وجود یک رکود محسوس در مناسبات کشورها از جمله خصوصیات این دوره است؛ اگرچه همکاری کشورها برای ایجاد هماهنگی در حوزه سیاستی، بهداشت و سلامت ضروری و امری حیاتی است اما عملا شاهد کاهش شدید مناسبات اقتصادی و تجاری و همچنین در حوزه در حوزه دیپلماسی هستیم که به تعبیری از آن باید به عنوان رکود کامل دیپلماسی در عرصه بین المللی یاد کرد چرا که رفت و آمدهای دیپلماتیک که تا پیش از آغاز کرونا رواج داشت در حال حاضر به کمترین سطح خود رسیده است و این عدم تحرک دیپلماسی به سازمان های بین المللی نیز کشیده شده و جلسه و یا گردهمایی کنندگان، سیاستمداران در این شرایط به سختی در حال برگزاری است.
البته ناگفته نماند که در کنار این جلسات شاهد آغاز تحرکات دیپلماتیک به صورت مجازی هستیم که خود می تواند سرآغاز فرایندی جدید در دیپلماسی باشد که نمونه اخیر آن در مورد اوپک رخ داد که طی آن کشورهای عضو این سازمان به اجماعی برای کاهش فراوری نفت دست یافتند. اگرچه کرونا حامل تبعات سنگینی در حوزه های انسانی و اقتصادی بود اما دستاوردی را نیز در بر داشت و آن هم خود مشغولی سیاستمداران و بازیگران سیاسی به خود بود. کرونا به قدری ضربه وارد کرد که ابرقدرتی مانند آمریکا را در رتبه اول دنیا در میزان مبتلایان و کشته شدگان قرار داد تا بخش عظیمی از نیروی و انرژی مدیریتی این کشور صرف مقابله و مهار این ویروس گردد. در اروپا نیز به همین شکل بوده و این مساله سبب شده که این کشورها کمتر به مسائل دیگر توجه کنند و بیشتر بر روی مسائل داخلی و ویروس کرونا متمرکز شدند و از مداخلات و تقابل با کشورهای دیگر پرهیز کنند. بنابراین کرونا سبب شد تا از منازعات و خصومت های بین المللی دوجانبه و چندجانبه کاسته گردد دنیا به لحاظ سطح رقابت های سیاسی ، نظامی و امنیتی شرایط آرامتری را تجربه کند و این خود درس عظیمی است.
این شرایط در آینده چگونه رقم خواهد خورد؟
قطعا کوشش برای بازیابی اقتصادی و تجهیز ملی به مقابله با بحران هایی از این دست، مدتها دولتها را به خود مشغول خواهد نمود. در کوتاه مدت شاهد تشدید رقابت های اقتصادی از سوی کشورهای مختلف برای جبران هزینه ها و زیان های وارد شده هستیم. در این راستا وقتی کشورها از پروتکل های بهداشتی رهایی پیدا می کنند به دنبال آن هستند که به سرعت به جبران هزینه نمودهای خود بپردازند. این رقابت ها می تواند در حوزه سیاسی نیز ابعاد مختلف خود را نشان دهد. پیش می گردد که دوره کوتاه مدت پساکرونا تا اوایل سال 2022 ادامه داشته باشد و کشورها برای بازیابی خود کوشش کنند. در عین حال رقابت برای تقویت سامانه های پدافندی برای مواجهه و مقابله با بحران هایی از این دست که ممکن است در آینده به صورت برنامه ریزی شده و هدفمند از سوی دولت ها علیه دولت های دیگر و حتی گروه های تروریستی استفاده گردد ، نیز در دستور کار قرار می گیرد.
اما در دوره میان مدت و بلندمدت شاهد آشکار شدن آثار واقعی پدیده کرونا در رفتارها و نظم و قواعد بین المللی هستیم. در همین حال به تدریج نظمی شکل خواهد گرفت که ساختارها و رفتار کشورها را دستخوش تغییر خواهد نمود. فرآیند این تحولات می تواند وحدت نظر و منافع مشترکی را در بین کشورهای مختلف در عرصه بین المللی ایجاد کند تا عزمی جدی برای مقابله با مسائل شکل گیرد. علاوه بر گسترش قواعد و مقررات بین المللی، میان مدت و بلندمدت باید انتظار داشته باشیم تا از مشاجرات، منازعات و رقابت هایی که ماهیت صفر و صدی و یا برد و باختی دارد کاسته گردد. چنین تحولی در رفتار دولت های قدرتمند از جمله ایالات متحده آمریکا نیز رخ خواهد داد و ما شاهد تعدیل رفتار کاخ سفید در قبال دیگر کشورها خواهیم بود. با این تفاسیر می توان پیش بینی کرد که در این دوره بیشتر شاهد تشدید همکاری ها،کاهش رقابت ها؛ از نوع رقابت های سیاسی، امنیتی و نظامی و همچنین تغییر رفتار کشورها در مناسبات و ابعاد دوجانبه و چندجانبه خواهیم بود. کشورها و دولت ها انعطاف بیشتری در روابط خارجی و مناسباتشان خواهند داشت و به نوعی شاهد پدید آمدن و گسترش روحیات دموکراتیک در عرصه بین المللی خواهیم بود. به عبارت دیگر دموکراتیزه شدن نظام بین الملل با سرعت بیشتری حرکت خواهد نمود.
با این تفاسیر این تحولات چگونه بر سیاست خارجی ایران تأثیرگذار خواهد بود؟ و ایران با وجود این شرایط چگونه در این جهت گام خواهد برداشت؟
همانطور که می دانیم ایران پس از کشور چین شاهد بیشترین میزان همه گیری ویروس کرونا بوده است و بر این اساس جز ده کشور اول جدول در این زمینه بوده و از تعداد قربانیان بالایی برخوردار است. مهمترین تفاوت ایران با دیگر کشورها وجود تحریم های گسترده است که این مساله هزینه های مقابله و مهار کرونا را به نوبه خود افزایش داده و دولت ایران را در محدودیت قرار داده است. این محدودیت ها و تحریم ها سبب تغییر رفتار ایران در سیاست خارجی نشده است. با آغاز آغاز همه گیری ویروس کرونا که احتمال می رود این بحران تا خاتمه سال نیز ادامه یابد مناسبات خارجی ایران نیز شاهد تحول قابل توجهی نبوده است. همانگونه که قبل تر اشاره نمودم آن رکود حاکم بر فضای دیپلماسی دنیای به تحرکات دیپلماتیک ایران نیز نفوذ پیدا کرد و این مساله هزینه های مقابله با گسترش ویروس کرونا را دوچندان نموده است.
ایران تا قبل از همه گیری ویروس کرونا ، دارای بالاترین تحرک دیپلماتیک در دنیا برای برای مقابله و کاهش اثرات تحریمی آمریکا بود و در عین حال ایران همیشه موضوع ثابت نشست ها و اجلاس ها و گردهمایی های بین المللی در حوزه های سیاسی و امنیتی بود. این شرایط با شیوع کرونا ، به طور طبیعی تغییر کرد. اگر ایران از امکان تحرکات دیپلماتیک برخوردار بود می توانست گشایش هایی را به منظور کاهش هزینه های مهار کرونا بدست آورد. اما حدود دو ماه است که دستگاه سیاست خارجی و تیم های دیپلماسی ایران و کل کشورهای دنیا در قرنطینه به سر می برند. اقای ظریف و تیم دیپلماتیک وی بعد از نزدیک به 6 سال تحرک بین المللی مجبور به قرنطینه شدند و اینجا یک شوخی هم با آقای ظریف بکنیم که شاید بعد از سالها تحرک و مسافرت، مدتی است در استراحت اجباری به سر می برند. قرنطینه اجباری تیم دیپلماسی ، با توجه به تحریم های تحمیلی بی سابقه ایران ، کار مبارزه با کرونا از یک سو و مواجهه با اثرات اقتصادی و اجتماعی تحریم ها را بسیار سخت و نفس گیر نموده است درحالی که ایران تحت شدیدترین تحریم ها قرار داشت ویروس کرونا به عنوان بحرانی دیگر به مسائل اضافه نمود و از این حیث میزان تاب آوری دولت را تحت تاثیر قرار داده است.
این شرایط چه تاثیری بر روابط خارجی ایران به خصوص مناسبات ایران و ایالات متحده داشته است؟
به طور طبیعی مناسبات خارجی ایران در این شرایط به شدت تاثیر پذیرفته است.در رابطه با ایالات متحده آمریکا باید گفت که کرونا مناسبات ایران با آمریکا را دستخوش تغییرات جدی قرار نداد و به عبارتی باعث نگردید که تحریم های آمریکا علیه ایران کاهش یابد.در این دوره تقابل و خصومت های تهران و واشنگتن همچنان تداوم داشته است و علی رغم درخواست های بین المللی در این زمینه شاهد انعطافی از سوی آمریکا برای کاهش تحریم ها نیز نبوده ایم. از طرفی رویارویی های غیرمستقیم دو کشور در حوزه های نظامی و امنیتی کاهش پیدا نموده هرچند اخیرا در عراق شاهد تحرکات نظامی آمریکا بوده ایم و برآورد ها در مورد درگیری نظامی بین تهران و واشنگتن افزایش یافته بود که بیشتر برآورد رسانه ای بود. پس می توان گفت که ما در این دوره شاهد عدم تشدید مخاصمات بین ایران و آمریکا هستیم؛ در حالی که کاهشی هم در این مخاصمات به وجود نیامده است.
علت عدم تشدید دشمنی ها بین دو طرف درگیر شدن دو طرف در مسائل داخلی با وجود شیوع کرونا بوده است که دو طرف را از دشمنی با یکدیگر جدا کرد. اما واقعیت این است که تحریم ها اگرچه افزایش نیافت اما اثرات منفی کرونا را به لحاظ اقتصادی به شدت بالا برد. دراین زمینه البته دو رخ داد که یکی می تواند نشان از تداوم رفتار خصومت آمیز آمریکا در این شرایط باشد و دیگری نشان از انعطاف آمریکا در قبال ایران. اولین اتفاق ، درخواست وام 5 میلیارددلاری ایران از صندوق بین المللی پول است که با توجه به نقش معین کننده آمریکا در موافقت با این وام به دلیل سازوکار خاص رای گیری در این نهاد اقتصادی بر اساس میزان سپرده گذاری ، برآورد ها نسبت به احتمال عدم موافقت با این درخواست بالاگرفته است . دومین آزاد شدن 1.6 میلیارد دلار ذخایر ارزی ایران در لوکزامبورگ است که می تواند دست ایران را برای واردات دارو و تجهیزات پزشکی مورد احتیاج برای مواجهه با کرونا بازتر کند.
در مورد اروپا نیز ما همچنان شاهد تداوم شرایط سرد در روابط دوجانبه هستیم. روابط سردی که از شهریور ماه سال گذشته و در جریان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد و همچنین تحرکات دیپلماتیک اروپا برای حل چالش ایران و آمریکا آغاز شد که پایان به نتیجه نرسید و از آن پس ما شاهد آغاز روابط سرد در روابط اروپا و تهران هستیم. قدرت های اروپایی در این بین به خصوص فرانسه دیگر اقدامی در جهت میانجی گری انجام ندادند . ویروس کرونا نیز به نوعی به آن چالش ها نیز دامن زد. ایران برای کشورهای اروپایی به خصوص سه قدرت اصلی از اولویت اصلی به عنوان یک چالش امنیتی برخوردار نیست و در ادامه مناسبات تجاری از جمله روابط بانکی و اینستکس نیز بی نتیجه ماند. در این دوره که ایران احتیاج به اقلام دارویی و بهداشتی دارد بهترین فرصت را برای فعال سازی اینستکس فراهم می کرد که این اتفاق رخ نداد و آن گونه که انتظار می رفت احتیاجهای ایران را برآورده نکرد. یکی از دلایل عمده عدم تحرک سیاسی ایران برای فعال سازی آن بود و بخش دیگر همانگونه که اشاره نمودم اولویت نداشتن ایران در سیاست خارجی کشورهای اروپایی بود که همین امر آنها را از هزینه کردن برای فعال ساری مکانیزم اینستکس باز می دارد. در این خصوص نیز پیش بینی می گردد شاهد تداوم این وضع در برهه شیوع کرونا باشیم که در اروپا و آمریکا دامنه بیشتری دارد. در نتیجه چنین وضعی گشایش خاصی را نیز نمی توان در روابط تهران و اروپا متصور بود.
در مورد کشورهای نزدیک به ایران از جمله چین و روسیه چطور؟ آیا شیوع کرونا روابط ایران با این دو کشور را دست خوش تغییر و تحولاتی خواهد نمود؟
در مورد کشورهایی چون روسیه و چین که از متحدان سیاسی ایران نیز به شمار می فرایند شیوع کرونا بر مناسبات سیاسی واقتصادی این دو کشور باایران اثر گذاشته و در آینده نیز این شرایط تداوم خواهد داشت . البته مناسبات ایران با چین از زمان شیوع این ویروس حاشیه هایی هم در فضای سیاسی ایجاد کرد که عمدتا متمرکز بود بر هزینه هایی کرونایی که ایران بابت مناسبات سیاسی خود با چین در چند ماه اخیر پرداخت نموده است هرچند در این زمینه شفاف سازی لازم صورت نگرفت و ابهامات در این رابطه وجود دارد. علی رغم اعلام آمادگی شفاهی این دو کشور برای یاری به ایران نمی توان انتظار داشت که پکن و مسکو نیز با تحرکات سیاسی خود درصدد حل چالش های ایران برآیند. بدیهی است که سایه تحریم ها بر روابط ایران با این کشورها سایه افکنده و شیوع کرونا را نیز اوضاع را بیش از پیش تحت تاثیر قرار داده است.
این موضوع در مورد کشورهای منطقه و همسایه نیز آیا یکسان خواهد بود؟
در مورد کشورهای منطقه نیز به همین صورت است و روابط سردی که بین ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده تداوم یافته است. هر چند که بر اثر شیوع کرونا چالش های منطقه ای و امنیتی ایران با این کشورها تا حد زیادی کاهش پیدا نموده است که می توان آن را از دستاوردهای کرونا دانست چرا که متعاقباً از منازعات و مخصمات منطقه ای نیز کاسته شده است. در ابتدا کشورهایی چون عربستان بابت کرونا به ایران اتهاماتی وارد کردند اما خیلی سریع این اتهامات و نقدها دیگر ادامه نیافت و عملا سبب شد تا کشورها به خود بیایند. البته در موضوع کاهش منازعات یمن در شرایط خوبی به سر نمی برد و با وجود آتش بسی که بر روی آن توافق شده ما همچنان شاهد تنش در آن هستیم. در عراق نیز شاهد اوج دریافت یک سری از مسائل سیاسی و نظامی بوده ایم؛ در ترکیه و سوریه نیز شاهد فروکش کردن منازعات هستیم و روی هم رفته تمام این عوامل سبب شد تا فضای منطقه به طور نسبی آرامتر گردد. لبنان و عراق نیز که تظاهرات گسترده ای را در ماه های گذشته شاهد بودند در این برهه آرامش بیشتری دارند و مردم به آن صورت گسترده در اعتراضات حضور ندارند. این موضوع در مورد ایران نیز به همین گونه است و حتی در آینده نیز می تواند با عدم برگزاری مراسم حج همراه باشد.
در کل عملکرد سیاست خارجی ایران را در شرایط کرونایی اخیر چگونه ارزیابی می کنید؟
شیوع کرونا از تحرکات سیاست خارجی ایران کاست و قدرت مانور ایران را برای مقابله با تحرکات تحریمی و سیاسی تحمیلی به ایران کاهش داد هرچند در عین حال گستره فشارهای سیاسی و حتی اقتصادی علیه کشورمان هم با توجه به خود مشغولی کشورهایی مانند امریکا و درگیری با کرونا هم کاهش پیدا کرد. هرچند آمریکاییها کوشش می کنند که از این شرایط برای تحمیل کردن فشارهای اقتصادی و سیاسی خود بهره ببرند که به تعبیری می توان از آن به عنوان یک سواستفاده سیاسی نام برد. به نظر نمی رسد که جنگی بین ایران و آمریکا رخ دهد و تحریم ها نیز بیش از این افزایش یابد. البته ممکن است گشایش های محدودی در زمینه یاری های دارویی و غذایی به وجود آید و در آینده نیز اینستکس فعال تر گردد؛ گرچه که در برهه کنونی انتظار نمی رود به طور چشمگیری این مکانیزم فعال گردد. از طرفی محدودیت های تجاری و اقتصادی با چین نیز ادامه خواهد داشت. عدم تحرکات دیپلماتیک از سوی ایران نیز می تواند در طول این سال برای ایران مسائلی به همراه داشته باشد و در واقع هزینه هایی را در حوزه اقتصادی به کشور تحمیل کند.
به عدم تحرکات دستگاه سیاست خارجی اشاره نمودید، آیا در این مدت دیپلماسی توئیتری وزارت خارجه برای جلب افکار عمومی به منظور فشار بر آمریکا برای لغو تحریم ها کارساز نبوده است؟
تحرکات دیپلماتیک در فضای مجازی در سایه عدم تحرکات دیپلماتیک عملی گزینه مناسبی به شمار می رود و آن را می توان بهترین جایگزین دانست. اما در نهایت باید اعتراف کرد که تحرکات در فضای مجازی در دراز مدت نمی تواند جایگزین مناسبی برای تحرکات عملی گردد چرا که تحرکات عملی و گفتگوهای رودرو دارای اثرات بهتر و نتیجه بخش تری است که در طول 6 سال گذشته اثرات آن را به خوبی در تیم دیپلماسی آقای دکتر ظریف مشاهده کردیم. بنابراین برای کشوری مانند ایران که با انواع چالش های دیپلماتیک گسترده در سطوح منطقه ای و بین المللی روبرو است دیپلماسی مجازی گزینه مناسبی روی هم رفته برای ایران نیست و شرایط ایجاب می نماید که با وجود تحریم های گسترده آمریکا و مانع تراشی های این کشور جمهوری اسلامی ایران با تحرکات عملی دیپلماتیک خود در صدد کاهش مسائل و چالش های مختلف برآید.
به چالش های آمریکا اشاره نمودید آیا پیشنهاد اخیر واشنگتن مبنی بر یاری دارویی به ایران بخشی از این چالش ها به شمار می رود؟ اساسا ادعای آمریکایی ها که دارو تحت تحریم نیست تا چه حد قابل باور است؟
ایران همیشه اعلام نموده که محدودیتی برای دریافت یاری های انسان محبت آمیز نداشته است و خیلی از سیاست هایی که ایران در قبال آمریکا عنوان می نماید بیشتر جنبه اعلامی دارد در مورد دریافت یاری نیز ایران مسئله ای ندارد به خصوص از کانال اروپا و اگر هم قرار باشد این یاری ها ارسال شوند احتیاجی نیست که دوجانبه و از طرف آمریکا باشد.ضمن اینکه بود و نبود این یاری ها نیز تاثیری در روابط مخاصمه انگیز تهران و واشنگتن هم نداشته است. این در حالی است که اگر ایران حتی درخواست آمریکایی ها برای یاری دارویی را می پذیرفت نمی توان متصور بود که این اقدام تاثیری بر روابط کلی دو کشور بگذارد. مساله مهمی که برای ایران مهم بوده موضوع دریافت وام 5 میلیارد دلاری از صندوق بین المللی پول است. این صندوق برای تخصیص وام به ایران احتیاج به رأی مثبت آمریکا دارد و اگر آمریکا برای اختصاص این وام به ایران کارشکنی کند و آن را نپذیرد نشان می دهد که این کشور همچنان به رویکرد متخاصمانه خود ادامه خواهد داد. اما در صورت اختصاص این وام به ایران این اتفاق می تواند گشایشی در روابط ایران و غرب ایجاد کند که البته تکلیف این موضوع همچنان معین نیست.
با خاتمه بحران ویروس کرونا سیاست خارجی ایران دست خوش چه تحولات مهم و قابل توجهی خواهد بود؟
در این خصوص باید گفت که ایران با دو تحول مهم روبرو خواهد بود. یکی مساله ماندن و یا رفتن ترامپ از کاخ سفید است که تا ماه های آینده معین خواهد شد و دیگری تغییر در دولت ایران است که در سال آینده رخ خواهد داد. اما اینکه ترامپ می ماند و یا اینکه بازی را به رقیب خود واگذار می نماید امری مهمتر است چرا که با شدت دریافت و همه گیری ویروس کرونا در ایالت های مختلف آمریکا و با توجه به مدیریت دولت او در مهار این ویروس شک و تردیدها برای ادامه حضور او در کاخ سفید افزایش یافته است و این امر آزمون عظیمی برای دونالد ترامپ به شمار می رود. با این اوصاف اگر ترامپ بار دیگر در انتخابات پیروز گردد ایران شاهد تشدید تحریم ها از سوی آمریکا خواهد بود. مگر اینکه دشمنی تهران و واشگتن به شرایط خطرناکی برسد که با مطرح شدن گزینه جنگ دو کشور را پای میز مذاکره بیاورد. در غیر این صورت نمی توان پنداشت که دو کشور به گشایشی در آینده دست خواهند یافت. با تداوم حضور ترامپ در کاخ سفید نیز آمریکا همچنین سعی خواهد نمود هزینه های وارد شده از بابت کرونا را جبران کند تا اقتصادش احیا گردد و همانگونه که اشاره نمودم در دوره پساکرونایی واشنگتن روحیه رقابتی خود را بیشتر نشان دهد و در این صورت می توان شاهد رقابت های جدی آمریکا با چین بود که در این بین کارت ایران نیز می تواند برای آمریکا به منظور جبران هزینه ها از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. با فرض تحقق این امر آمریکایی ها حدبیشتر استفاده را از کارت خود خواهند کرد.
درصورت شکست ترامپ در انتخابات و روی کار آمدن جو بایدن از فشارهای آمریکا علیه ایران به طور تدریجی کاسته خواهد شد اما کوشش دولت ها در شرایط پساکرونایی را نیز باید در نظر داشت و نکته مهم اینکه برای دولت دموکرات آمریکا هم ایران در اولویت نخواهد بود و شرایط به سرعت به حالت قبل از خروج آمریکا از برجام بر نخواهد گشت و خبری از بازگشت به برجام نیز در کار نخواهد بود. دموکرات ها نیز پایان به فکر منافع خود خواهند بود و در این بین با کارت ایران بازی خواهند کرد. چنین شرایطی سبب می گردد که ایران شاهد اثرگذاری مطلوب اقتصادی نباشد. اگر هم قرار باشد مذاکراتی با جانشین ترامپ در کاخ سفید صورت بگیرد به این زودی ها به نتیجه نخواهد رسید. ازدیگر ویژگی های پساکرونایی می توان به بهبود روابط چین با کشورهای اروپایی اشاره نمود. بهبود اوضاع بین کشورهای منطقه نیز از دیگر نتایج این دوره است.
در خاتمه چه شرایطی برای آینده سیاست خارجی ایران قابل پیشی بینی است و در این زمینه چه توصیه ای دارید ؟
واقعیت این است که اگرچه کرونا چالش های جدی اقتصادی برای ایران به مانند همه جا ایجاد نموده اما باید از فرصت آن بهره جست برای گام گذاشتن در دنیای جدید. سیاست خارجی ایران هم از این مساله جدا نیست. همان گونه که اشاره شد دنیای پس از کرونا دنیای دیگری خواهد بود . ایران نیز باید کوشش کند با توجه به شرایط جدید ، رفتار و مناسبات جدیدی را با دنیا تعریف و اجرا کند و شرایط موجود را به عنوان فرصتی برای ارتقای صندلی خود در عرصه بین المللی ببیند. به این منظور باید به خوبی شرایط موجود و تحولات در حال ایجاد را درک کند و برای حضوری موثرتر و کم هزینه تر و در عین حال پرنفع تر در عرصه دنیای برنامه ریزی نماید. در گذشته ماندن و به مانند گذشته فکر کردن برای شرایط جدید و ساختارها و تحولات جدید ، ایران را بیش از پیش ضعیف می نماید. دولت و حاکمیت باید با عینک جدید و واقعبینانه ای تحولات در حال ایجاد را ببینند و متناسب با ساختارها و ظرفیت های کشور برای ایران برنامه ریزی کنند.
این به معنای رفتار منفعلانه در عرصه بین المللی نیست بلکه با برنامه راهبردی و تاکتیک های مناسب ایران می تواند بازیگری موثر و فعال در عرصه بین المللی باشد . عصر جدید ، عصری است که در آن ما شاهد تعدد و تنوع مراکز و مراجع قدرت هستیم و دیگر قدرت در اختیار یک یا چند کشور خاص نیست. از تمرکز بیش از حد و انحصاری بر یک یا دو قدرت باید پرهیز کرد. جریان های همکاری جویانه بین المللی برای مواجهه با چالش ها و مسائل را باید حمایت کرد . بنابراین فکر می کنم در بلند مدت ایران در جهت عادی شدن روابطش با کشورهای دنیا قرار خواهد گرفت. این شرایط قطعا در صورت نبود ترامپ در کاخ سفید سریعتر و مناسب تر پیش خواهد رفت هرچند معتقدم با وجود تداوم حضور ترامپ در دولت آینده آمریکا هم می توان با تدبیر و برنامه از شرایط موجود با هزینه ای کمتر خارج شد.
23 / 310311
منبع: خبرآنلاین